خدمات آنلاین

چگونه با ناخودآگاه خود در تماس باشیم چگونه با هر کسی ارتباط برقرار کنیم یاد بگیرید چگونه با افراد ارتباط برقرار کنید و ارتباط خود را حفظ کنید

افرادی هستند که از صحبت کردن با آنها احساس راحتی می کنیم، می توانیم با آنها صحبت کنیم، بخندیم و خوش بگذرانیم. و کسانی هستند که برعکس، یافتن یک موضوع مشترک برای گفتگو با آنها غیرممکن است. ایجاد مخاطب در اینجا کلیدی است.

چگونه همکار را راضی کنیم؟

برقراری تماس شامل سه مرحله اصلی است:

  • تعامل کلامی به این معناست که یک سخنرانی نباید حاوی عبارات زشت و ناسزا باشد. هر چه ناب تر و زیباتر باشد گوش دادن به آن لذت بخش تر است.
  • تعامل صوتی لازم است با لحن آرام ارتباط برقرار کنید و هر عبارت را با دقت تلفظ کنید. اگر شخصی نیمی از کلمات را به زبان بیاورد یا ببلعد، درک او بسیار دشوار است.
  • ارتباط دیداری. یک همکار دلپذیر باید مرتب به نظر برسد، لازم است حالت صورت دوستانه باشد تا بوی خوبی بدهد. بعید است که کسی از برقراری ارتباط با یک فرد آراسته خوشحال شود.
  • ارتباط غیر کلامی. این مفهوم به فناوری حرکات اشاره دارد. اگر فردی مدام در حال غوغا باشد، بازوهای خود را تکان دهد و حرکاتی ناگهانی انجام دهد تا چیزی را به طرف مقابل توضیح دهد، شک برانگیخته می شود. روانشناسان می گویند که یک وضعیت باز و مطمئن به اعتماد کمک می کند.

بنابراین، تکنیک برقراری ارتباط با مشتری بر سه ستون اصلی استوار است: ارتباط شایسته و صدای زیبا. خودتان قضاوت کنید، چه کسی اعتماد به نفس بیشتری در شما ایجاد می کرد؟ فردی دلپذیر که می داند چگونه اطلاعات را به درستی یا نامرتب منتقل کند، عبارات آشفته ای را تلفظ می کند و حرکات غیرقابل درک می کند. موافقم، نتیجه واضح است.

مرحله اول تنظیم روابط است

ظاهر زیبا و گفتار شایسته برای برقراری تماس روانی کافی نیست. برای اینکه جلسه تا حد امکان سازنده باشد، باید پنج مرحله اساسی دیگر را دنبال کنید.

مرحله اول شامل تنظیم روابط است. فردی که در یک جامعه ناآشنا برای او قرار دارد ناراحتی جزئی خواهد داشت. اولین کاری که باید انجام دهید این است که این مانع روانی را از بین ببرید.

در اولین جلسه باید بیشتر موافق باشید و کمتر بحث کنید. بگذارید نظر شما کمی با نظر طرف مقابل متفاوت باشد، بعداً این اختلاف را حل خواهید کرد. اکنون هدف اصلی شما رفع تنش کلامی است. اگر جلسه در یک محیط کاری برگزار می شود، توصیه می شود کمی در مورد موضوعات کلی مانند آب و هوا، ورزش یا سیاست صحبت کنید. در اینجا، ارزیابی شما از آنچه اتفاق می افتد نیز باید همزمان باشد.

اگر پس از 20 دقیقه ارتباط، مدت مکث کاهش یافته و گفت و گو پربارتر شده است، اولین مرحله از فرآیند ایجاد و توسعه تماس بین افراد را می توان تکمیل شده دانست.

مرحله دوم - نقطه تماس

در مرحله دوم ارتباط با طرف مقابل، لازم است زمینه مشترک پیدا کنید. شخص مربوطه باید از قبل اطلاعات بیشتری در مورد شخصی که ملاقات با او برنامه ریزی شده است بداند. شاید او یک شکارچی یا ماهیگیر مشتاق است، عتیقه جات جمع آوری می کند و به سوزن دوزی مشغول است. شما می توانید همه چیز را در مورد علایق او در شبکه های اجتماعی یا از طریق دوستان مشترک بدانید. در مورد سرگرمی مورد علاقه خود، باید به طور تصادفی بگویید.

مرحله دوم را می توان موفقیت آمیز تلقی کرد در صورتی که طرف مقابل به طور قابل توجهی در طول مکالمه هیجان زده شود و به طور دوره ای به موضوع مورد علاقه خود بازگردد. یافتن درست زمینه مشترک، همکاری مثمر ثمر و برداشت دلپذیر از خود را تضمین می کند.

مرحله سوم - ایجاد یک اصل واحد

ایجاد یک اصل واحد مهمترین گام در فرآیند ارتباط است. این مفهوم به شکل گیری نظر در مورد همکار شما اشاره دارد. در مجموع، چندین اصل وجود دارد که می توان بر اساس آنها روابط بعدی را بنا کرد.

  1. "من آماده هستم" - یک فرد یک فرد با اعتماد به نفس است. خجالت کشیدن چیزی سخت و تقریبا غیرممکن است. او هر مشکلی را نه به عنوان یک محدودیت، بلکه به عنوان آزمایشی برای توانایی های خود درک می کند.
  2. "من باز هستم" - شخص کاملاً برای شریک زندگی خود باز است. او را چاپلوسی نمی کند و مستقیماً از ویژگی های مثبت و منفی او صحبت می کند. چنین جسم روانی نمی گوید که او همیشه به موقع می رسد، او می گوید که او، مانند هر کس دیگری، ویژگی های انسانی دارد که نمی تواند کنترل کند (هیچ وسیله نقلیه پرواز نخواهد کرد، ساعت زنگ دار زنگ نمی زند، لوله در خانه می شکند و غیره).
  3. "من مستقیم هستم" - یک شخص همیشه در مورد همه چیز حقیقت را می گوید و هرگز برای بهتر به نظر رسیدن زینت نمی دهد.

تمامی اصول فوق نقش مثبتی در روند برقراری ارتباط بین افراد دارند. چند اصل وجود دارد که می تواند باعث شود طرف مقابل نظر منفی داشته باشد.

  1. "من محفوظ هستم" - یک فرد در برقراری تماس مشکل دارد، او نمی خواهد اطلاعاتی در مورد خودش ارائه دهد و برای گفتگوی سازنده آماده نیست.
  2. "مطمئن نیستم" - یک فرد همیشه به توانایی های خود شک می کند، او نمی تواند به یک سوال پاسخ مثبت بدهد.

چنین ویژگی هایی به مخاطب این امکان را می دهد که بفهمد چه نوع فردی در مقابل او نشسته است و آیا تمایلی به ادامه ارتباط با او خواهد داشت.

مرحله چهارم - دام

مرحله چهارم زمانی شروع می شود که روند ایجاد یک تماس تجاری برای چند روز به طول انجامید. با نزدیکی، شرکا متوجه می شوند که اطلاعات ناقصی درباره یکدیگر می دانند. پی بردن به حقیقت در مورد این «تله ها» تنها با عمل به عنوان آغازگر امکان پذیر است. به عنوان مثال، به نظر شما این بود که فرد همراه شما به اندازه کافی مستقیم و گشاده رو نیست. از او بپرسید و واکنش او را به دقت تحلیل کنید. این روش به سرعت تمام شبهات احتمالی را برطرف می کند.

مرحله پنجم - سازگاری

آخرین مرحله (نهایی) برقراری تماس شامل سازگاری شرکا با یکدیگر است. در این دوره، دو شیء روانشناختی از قبل تمام ویژگی های مثبت و منفی یکدیگر را می دانند. اکنون آنها می توانند بر اساس این اطلاعات، رویکردی برای شریک زندگی خود پیدا کنند.

این برای چیست؟

به طور جداگانه، شایان ذکر است که چرا باید این ارتباط را در فرآیند ارتباط ایجاد کنید:

  1. دانستن تکنیک و راه های برقراری ارتباط با مشتری به منظور ایجاد اطمینان در او بسیار مهم است. یک مکالمه به درستی سازماندهی شده او را در خلق و خوی مثبت قرار می دهد - این اساس یک رابطه سازنده است.
  2. این ویژگی ها برای مصاحبه ضروری هستند. فردی که مرتب لباس می پوشد، زیبا صحبت می کند و اصول ارتباطی مثبت را به تن می کند، احتمال بیشتری دارد که این شغل را بدست آورد.
  3. هر تاجری باید در مورد روند ایجاد و توسعه ارتباطات بداند. ارتباط صحیح تاثیر زیادی بر فعالیت های او خواهد داشت. چه کسی می خواهد با نادانی که معاشرت با او ناخوشایند است همکاری کند؟
  4. سازماندهی صحیح روابط برای هر فرد ضروری است. از این گذشته، مردم هر روز از نزدیک با شخصیت های دیگر در مغازه ها، رستوران ها، حمل و نقل و سایر مکان های عمومی ارتباط برقرار می کنند. ارتباط "کیفیت" باعث ایجاد نظر مثبت در مورد خود می شود.

بازخورد

بازخورد روش دیگری برای برقراری تماس است. این رویکرد به شما این امکان را می دهد که نظر درستی در مورد طرف مقابل خود داشته باشید.

  • توجه به نحوه پاسخ فرد به سوال الزامی است. اگر او به چشمان خود نگاه کند ، این نشان می دهد که او تا حد امکان علاقه مند است ، موضوع ارتباط واقعاً به او نزدیک است. نگاه بی‌روح به وضعیت اتاق یا پنجره نشان‌دهنده عدم علاقه است.
  • یک نشانه بسیار خوب این است که فردی در حین مکالمه در دفترچه یادداشت برداری کند. این نشان می دهد که او مسئولانه به مذاکرات نزدیک می شود. باید توجه داشته باشید که او تا حد امکان توجه خود را روی چه نکاتی متمرکز کرده است.
  • در طول مذاکرات، موانع مختلفی ظاهر می شود. به عنوان مثال، یک فرد تفسیر اصطلاحات و فرمول های مختلف را درک نخواهد کرد. اگر او سؤالات زیادی بپرسد و سعی کند ماهیت گفتگوی جاری را آشکار کند، نشانه خوبی است.

بازخورد یک رویکرد روانشناختی بسیار ظریف است. اگر می خواهید تصور خوبی از خود ایجاد کنید، مهم است که از قبل به این نکات ظریف توجه کنید.

ظاهر

موثرترین راه برای برقراری تماس در مذاکرات، ایجاد یک تصویر جذاب است. برای مصاحبه نامطلوب است که گران ترین کت و شلوار بپوشد. مهم است که تصویر محدود و مرتب باشد.

به یک زن توصیه می شود برای مذاکره یک لباس شیک بپوشد که بر تمام مزایا تأکید می کند و معایب شکل او را پنهان می کند. یکی دیگر از گزینه های خوب کت و شلوار رسمی است. لباس به هیچ وجه نباید پاها و سینه را نشان دهد. بعید است که چنین تصویری فاسد باعث ایجاد اعتماد به همکار شود. موها باید تا حد امکان حالت داده شوند. لازم است که آرایش نافرمانی نباشد، بلکه برعکس، بر زیبایی طبیعی صورت تأکید کند. برای مانیکور ارزش انتخاب لاک های محتاطانه را دارد.

به یک مرد توصیه می شود با کت و شلوار تجاری به یک جلسه برود. شلوار جین کلاسیک با پیراهن می تواند جایگزین بسیار خوبی باشد. اصلا لازم نیست که لباس از یک طراح نخبه باشد. معمولا طرفین به کیفیت کفش و برند ساعت توجه می کنند. یک لوازم جانبی می تواند تصور خاصی را در مورد شخص ایجاد کند.

به طور جداگانه، ارزش صحبت در مورد پالت رنگ را دارد. برای مصاحبه، ترکیب چند رنگ روشن توصیه نمی شود. به عنوان مثال، اگر بلوز یا پیراهن روشن است، اکسسوری ها، شلوار یا دامن و کفش باید در سایه خنثی باشند.

ارتباط غیر کلامی

ارتباط غیر کلامی نقش مهمی دارد. روانشناسان آن را گفتگوی پنهان می نامند. نحوه رفتار یک فرد در حین مکالمه می تواند چیزهای زیادی را نشان دهد. به عنوان مثال، اگر او بیکار بنشیند، به احتمال زیاد او بسته است یا چیزی را پنهان می کند. حالت باز و آرام نشان دهنده تمایل او به برقراری ارتباط است.

اگر فرد عصبی است باید هوشیار باشید. این ممکن است نشان دهنده این باشد که او به خودش اطمینان ندارد یا چیزی را پنهان می کند. سیگنال های کمک کننده به شرح زیر خواهد بود: اگر طرف مقابل شروع به لمس چیزی در دستان خود کند، به عنوان مثال، به طور فعال با دکمه ای از لباس یا قاشق چای خوری دست و پا می زند.

حالات صورت باید به دقت بررسی شود. اگر فردی لبخندی دوستانه بر لب داشته باشد، یک مزیت بزرگ است. این نشانه آن است که او در خلق و خوی برای ارتباط سازنده است.

برقراری ارتباط با کودک

به طور جداگانه، لازم است در مورد برقراری ارتباط با کودک صحبت شود. اگر این کار را به درستی انجام دهید، به طور محسوسی می توانید نزدیک تر شوید. چندین روش روانشناختی موثر برای بهبود ارتباطات وجود دارد. از جمله موارد زیر است:

  • ریتم شدید قوانین خاص خود را وارد زندگی ما می کند. مادران درگیر ساختن مشاغل، ظاهر، کارهای خانه و سایر موارد مفید هستند. مهم نیست که چقدر سخت است، ارزش دارد که حداقل یک ساعت در روز را برای ارتباط یا بازی با کودک خود اختصاص دهید.
  • شما باید با پسر یا دختر خود تا حد امکان با آرامش ارتباط برقرار کنید، بدون اینکه صدای خود را بالا ببرید. اگر والدین دائماً فرزندان خود را سرزنش کنند، احتمال اینکه او به عنوان یک فرد بسته بزرگ شود بسیار زیاد است.
  • شما فقط باید فرزندتان را دوست داشته باشید. با او کتاب بخوانید، پیاده روی کنید، خانه را تمیز کنید، با هم آشپزی کنید و فقط چت کنید. حتی واجد شرایط ترین پرستار بچه با تحصیلات آموزشی نمی تواند جایگزین مراقبت از یک مادر عزیز شود.

برقراری ارتباط با کودک واقعاً بسیار مهم است. این به شکل گیری بین افراد نزدیک کمک می کند که مهم است.

نتیجه

اگر نمی دانید چگونه با مردم ارتباط برقرار کنید، هر مصاحبه با شکست به پایان می رسد، در روابط با اقوام مشکل دارید، پس وقت آن است که به این فکر کنید که چگونه یاد بگیرید چگونه ارتباط بین افراد برقرار کنید. چند قانون ساده به شما این امکان را می دهد که این کار را با موفقیت انجام دهید.

پیدا کردن یک زبان مشترک با یک کودک و اطمینان از اینکه او در اینجا و اکنون با افکارش است، آنقدرها هم که در نگاه اول به نظر می رسد آسان نیست. چگونه برای برقراری ارتباط راحت با کودک ارتباط برقرار کنیم؟

مولفه های رشد گفتار

ارتباطات از سه مولفه تشکیل شده است که هر کدام یک سطح جداگانه با ویژگی ها و مشکلاتی است که ممکن است به وجود بیاید.

اولین- این تماسی است که در طی آن علاقه کودک به برقراری ارتباط آشکار می شود ، تمایل او به انجام گفتگو ، حمایت و هدایت در جهت درست.

دومین- این درک گفتار است ، زیرا او باید به آنچه گفته می شود پاسخ دهد و مطابق با این ، اقدامات ، اظهارات و قضاوت های بعدی را بسازد.

سوم- گفتار فعال، که به شما امکان می دهد مکالمه را ادامه دهید. برای بهبود گفتار کودک، باید روی همه اجزا کار کرد، اما باید از تماس شروع کنید.

موضوع توسعه گفتار فعال با جزئیات بیشتری در مقاله توضیح داده شده است.

برای ارتباط تمام عیار، درک گفتار و توانایی استفاده از گفتار فعال کافی نیست. اگر کودک به دلایلی علاقه مند، بی حوصله یا ناتوان از برقراری ارتباط باشد، این دو مهارت تمام مزایای خود را از دست می دهند.

او نمی خواهد با بزرگترها وقت بگذراند و با آنها ارتباط برقرار کند یا همیشه سکوت می کند و ترجیح می دهد شنونده باشد. کار بر روی درک گفتار این مشکل را حل نمی کند، بنابراین باید با تماس برخورد کرد.

تماس چگونه ساخته می شود؟

تماس یک ضرورت برای هر نوع ارتباطی است، اوست که مهمترین جزء ارتباط است. سه جزء اساسی وجود دارد که بر اساس آنها تماس ایجاد می شود.

  • احساس کنید

در اینجا ما در مورد احساساتی صحبت می کنیم که از طریق سیستم های حسی - لمسی، بینایی، شنوایی، دهلیزی، حس عمقی و غیره منتقل می شوند. چیزهای زیادی بر احساس یک فرد و نحوه ارتباط دقیق با محیط تأثیر می گذارد.

این امر به ویژه برای کودکان مهم است که معمولاً به احساسات خود بیشتر از آنچه از بزرگسالان می شنوند اعتماد دارند. ارتباطات را می توان بر اساس احساسات ایجاد کرد، آنها را به اشتراک گذاشت و آنها را تجزیه و تحلیل کرد.

  • احساسات

هر روز یک فرد با احساسات خاصی روبرو می شود - با شادی، شگفتی، شادی، غم، اندوه، لذت، خشم، شرم، تسکین. در طول روز، بسته به موقعیت هایی که باید با آن روبرو شوید، احساسات یکدیگر را تغییر می دهند.

یک کودک در سنین پیش دبستانی کوچکتر هنوز فهرست بزرگی از احساساتی که هر روز تجربه می کند ندارد، اما این بر روحیه او تأثیر می گذارد.

وقتی کودک غمگین است، نمی خواهد هم با والدین و هم با معلمان برخورد کند. بنابراین، قبل از شروع درس، باید کودک را شاد کنید، مشکلات او را درک کنید.

  • ایده ها

آنها اقدامات بسیاری از کودکان را هدایت می کنند. به تدریج، افکار در سر ظاهر می شوند، آنها به تصاویر خاصی تبدیل می شوند که بعداً به اعمال تبدیل می شوند. ایده ها ارتباط تنگاتنگی با خواسته ها و علایق کودک دارند. بر این اساس او تصمیم می گیرد که چه کاری انجام دهد (مثلاً کارتون تماشا کند یا لگو بازی کند).

با توجه به احساسات، عواطف و ایده‌ها، تحلیل این مؤلفه‌ها در تعامل ضروری است، زیرا پیوسته بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. وقتی کودک تصمیم می گیرد بازی مورد علاقه خود را انجام دهد (ایده ای دارد). در همان زمان، او احساسات خاصی را تجربه می کند (معمولاً مثبت است، زمانی که همه چیز برای او خوب است) و احساسات (او آنچه را که اتفاق می افتد می بیند، احساس می کند، می شنود).

در هر بازی آن دسته از اجزای تماس وجود دارند که غالب هستند. به عنوان مثال، در قافیه مهد کودک "بز شاخدار می آید" احساسات (لمسی و حس عمقی) و احساسات (از آنجایی که کودک از روند بازی احساس شادی می کند) غالب است، اما خود ایده گم می شود و فقط به طور غیر مستقیم وجود دارد (از آن استفاده می شود. توسط یک بزرگسال برای حمایت از موضوع بازی).

سه مرحله برای ارتباط راحت

دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که حواس کودک را پرت می کند. اینها مشکلات در خود تنظیمی، ویژگی های کار سیستم های حسی، سلامت ضعیف، خلق و خوی، افکار متحیر، عدم تمایل به درگیر شدن در لحظه است. همه اینها ارتباط والدین، معلمان و گفتاردرمانگران را با کودک دشوار می کند.

امروز می خواهم یک الگوریتم ساده ارائه کنم که شامل سه مرحله است. این به شما امکان می دهد با کودک ارتباط برقرار کنید و به درک متقابل برسید.

مرحله اول: ارزیابی

ارزیابی موقعیت و تجزیه و تحلیل آن پایه و اساس تماس بیشتر با کودک است. این مرحله شامل موارد زیر است:

  • شما باید ترجیحات کودک، علایق و سرگرمی های او را درک کنید. از این پس امکان پذیر خواهد بود.
  • چه چیزی کودک را ناراحت می کند و چه موقعیت هایی باعث ناراحتی او می شود. چنین جزئیاتی در اولین دقایق ارتباط خود را نشان می دهند.
  • چه مکان و چه ساعتی برای کلاس ها بر اساس حجم کاری کودک و برنامه روزانه او مناسب است.

مرحله دوم: "دنبال کنید"

کودکان از وقتی که بزرگسالان به آنها اعتماد می کنند و با محیط آنها ترکیب می شوند، قدردانی می کنند. برای برقراری ارتباط، می توانید از توصیه های زیر استفاده کنید:

  • برای شروع، کافی است بدون اصرار خود به کودک نزدیک باشید. این رویکرد به شما امکان می‌دهد نزدیک‌تر شوید و علایق و موضوعات مشترک را برای گفتگو پیدا کنید.
  • منافع مشترک باید مورد توجه کافی قرار گیرد. هرچه نقاط تماس بیشتری شناسایی شوند، بهتر است.
  • قدم های کوچک بهتر از کارهای ناگهانی هستند. آنها از طریق یک پایه محکم به تقویت روابط کمک خواهند کرد.

مرحله سوم: "توسعه"

هر تماسی که با کودک برقرار می شود باید توسعه یابد. میل به تلاش برای بهترین باید در تمام زمینه های زندگی از جمله در ارتباط با کودکان باشد.

شایان ذکر است که:

  • تماس اساس رابطه با کودک است، این "سیمان" است که متعاقباً رابطه را حفظ می کند. ارتباط به کودکان اجازه می دهد تا در مورد دنیای اطراف خود (هم به طور مستقل و هم با کمک بزرگسالان) بیاموزند.
  • هر قدم رو به جلو باید تشویق شود.
  • هدف کلی گسترش مهارت ها است، می توان به طور مستقیم و از طریق کارهای کمکی به آن نزدیک شد.

چند شرط ساده برای تقویت تماس

  1. باید به خواسته های او گوش داد - چه نوع فعالیتی را بیشتر دوست دارد، چه فرمتی از کلاس ها جذاب تر است.
  2. موضوع گفتگو باید برای کودک جالب باشد - برای شروع، می توانید در مورد افسانه ها و کارتون های مورد علاقه خود صحبت کنید. همچنین، کودک می تواند خواسته ها، فانتزی های خود را به اشتراک بگذارد. لزومی ندارد که موضوع گفتگو واقعی باشد، می تواند تخیلی باشد. نکته اصلی این است که کودک را جذب می کند.
  3. اگر کودک در حال حاضر در حال مکالمه نیست، نباید "فشار" کنید. لازم است زمانی را انتخاب کنید که روحیه خوبی داشته باشد. و سپس برقراری تماس بسیار سریعتر خواهد بود.
  4. کلاس های منظم با تمرین های مختلف. به فرزندتان چیز جالبی پیشنهاد دهید و هر روز آن را انجام دهید. تنها کاری که به طور منظم انجام شود نتایج مطلوب را به همراه خواهد داشت.

هنگامی که تماس پیدا شد، می توان به توسعه درک گفتار و گفتار فعال ادامه داد. تماس پایه خوبی برای ارتباط است. بدون آن، سایر اجزاء مستهلک شده و اهمیت عملی خود را از دست می دهند.

باید کلاس هایی را با کودک به گونه ای تشکیل داد که رشد و تقویت علاقه حرف اول را بزند. و پس از آن، تمام مهارت ها و توانایی های دیگر به هم متصل می شوند.

ارتباط با کودک به تدریج و از طریق مطالعه تمایلات، عادات و ویژگی های شخصی او برقرار می شود. درایت و کندی ارتباط را برای کودک آموزنده و جالب می کند.

شما یاد خواهید گرفت که چگونه به طور حرفه ای با فرزند خود به تنهایی برخورد کنید. با حمایت متخصصان مدرسه، شما یک برنامه انفرادی ایجاد خواهید کرد، برای کل دوره تحصیل از پشتیبانی برخوردار خواهید شد. قالب ارتباطی را که برای شما مناسب است - از طریق اسکایپ یا از طریق هر یک از پیام رسان ها انتخاب کنید. تمام ویدئوهای ضبط شده مشاوره برای همیشه با شما باقی خواهد ماند. به مدرسه آنلاین بپیوندید

فرآیند پیچیده ایجاد و توسعه روابط بین افراد.

ما در طول زندگی خود با دسته های مختلفی از افراد ارتباط برقرار می کنیم: بر اساس سن، موقعیت در جامعه، مهارت های حرفه ای. به لطف ارتباطات، ما اطلاعات را تبادل می کنیم، تجربیات مفیدی به دست می آوریم، گوش دادن را یاد می گیریم و توسط دیگران درک می شویم.

معلوم می شود که توانایی برقراری ارتباط با مردم یک علم بزرگ است. بسته به اینکه با چه کسی روبرو هستیم، باید یاد بگیریم که چگونه در موقعیت های مختلف ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال، مذاکرات در طول یک جلسه کاری بسیار متفاوت از گفتگو با اقوام و دوستان خواهد بود - محتوا، رنگ احساسی، زمان.

توانایی برقراری ارتباط با مردم در جامعه مدرن بسیار مهم است. در هر تیمی افراد با شخصیت و باورهای متفاوت وجود دارند و مهم است که ارتباط مفهوم مثبتی داشته باشد و شادی و لذت را به همراه داشته باشد. از بدو تولد و در طول زندگی، تبادل اطلاعات ما با دیگران ادامه دارد. کلمات همیشه به ارائه اطلاعات، تفسیر افکار کمک می کنند. اما نکته اصلی این است که گفتار ما باید بر مخاطب پیروز شود و قابل درک باشد.

افراد درونگرا ساکت هستند و برقراری ارتباط با آنها بسیار دشوار است. آنها ساکت و نسبتاً بسته هستند، پیروزی ها و تجربیات خود را در اعماق درون پنهان می کنند. حفظ مکالمه با افراد درونگرا بسیار دشوار است، اما یادگیری کاملاً ممکن است.

گاهی اوقات مجبوریم با افرادی که دوست نداریم با آنها صحبت کنیم ارتباط برقرار کنیم. چگونه با افراد ناخوشایند، با کسانی که باعث ایجاد احساسات منفی و حتی تحریک می شوند، ارتباط برقرار کنیم؟ صرفاً اجتناب از موضوعات مشترک با چنین افرادی می تواند کافی باشد. با این حال، پس از همه، موضوع اغلب به فعالیت های حرفه ای مربوط می شود. بنابراین مهم ترین توصیه این است که سعی کنید با آرامش و با خویشتن داری صحبت کنید و در عین حال احساسات خود را نشان ندهید. همیشه سعی کنید در چنین ارتباطی و در خود طرفین، جنبه های مثبت پیدا کنید. تاکتیک های شما قطعا به یک نتیجه خوب منجر خواهد شد.

اگر نیاز به بحث در مورد مسائل تجاری دارید و این اجتناب ناپذیر است، لحن شما باید رسمی و صحیح باشد. موضوع مذاکرات باید به مسائل حرفه ای مربوط باشد. خطاب کردن یک همکار به عنوان "شما"، پرسش و پاسخ روشن و فضای کاری به شما کمک می کند. نکته اصلی که باید به خاطر داشته باشید این است که شخصی که دوست ندارید فقط یک کارمند در محل کار است که دیدگاه خاص خود را دارد و مجبور نیست شما را دوست داشته باشد.

همچنین با یکی از بستگان ناخوشایند صحبت می شود. چنین ارتباطی اغلب اجتناب ناپذیر است. سعی کنید تا حد امکان گفتگو را نادیده بگیرید یا حتی بهتر است با موضوعی ناخوشایند شوخی کنید. آرامش و تعادل با یک خویشاوند ناخوشایند تبدیل به برگ برنده شما خواهد شد.

چگونه با کسی صحبت نکنیم

اغلب ما به تجربیات مثبت و حتی منفی نیاز داریم، زیرا اینگونه است که یاد می گیریم. اما گاهی اوقات قطع ارتباط با یک فرد ضروری می شود. قبل از اینکه تصمیم به انجام این کار بگیرید، در نظر بگیرید که آیا ارزش آن را دارد یا خیر. شاید ارزش آن را داشته باشد که یک تایم اوت کوتاه بگذرانید و خودتان و دلایل چنین عملی را درک کنید. بلافاصله صحبت را متوقف نکنید و سپس پشیمان شوید.

توانایی برقراری ارتباط با افراد با تجربه همراه است. برای یادگیری درک یک شخص و احترام گذاشتن به افکار و احساسات او هرگز دیر نیست. بازتر و اجتماعی تر شوید.

"مهمترین مؤلفه در فرمول موفقیت، توانایی یافتن زبان مشترک با مردم است."
تئودور روزولت

همه ما می دانیم که توانایی برقراری ارتباط با مردم در زندگی روزمره ما چه نقشی دارد، داشتن مهارت های ارتباطی موثر در موقعیت های مختلف و برقراری ارتباط با دسته های مختلف مردم چقدر اهمیت دارد.

هر فرآیند ارتباطی شامل یک جزء کلامی و غیر کلامی است. در حالت اول از گفتار برای برقراری ارتباط استفاده می شود و در حالت دوم برای برقراری ارتباط به ما کمک می شود. آیا به این فکر کرده اید که مهم ترین تفاوت یک فرد با سایر موجودات زنده چیست؟ این توانایی تعامل از طریق ارتباط کلامی است.

با چنین غنای گفتار، با این حال اکثر مردم در برقراری ارتباط با کیفیت با افراد دیگر مشکل دارند. روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت پایگاه دانش عظیمی را در مورد سبک ها، موانع، مکانیسم های ارتباطی انباشته کرده اند که مبنایی برای ایجاد راه های ارتباط موثر است. ما یاد می گیریم که چگونه با کمک تمرینات موثر و مشاوره روانشناس که در این مقاله خواهید دید چگونه با افراد ارتباط برقرار کنیم.

اگر می‌خواهید پاسخی مشخص برای این سوال پیدا کنید که چگونه با مردم ارتباط برقرار کنید، توصیه‌های روانشناس زیر را به دقت مطالعه کنید. آنها به شما کمک می کنند بفهمید که چگونه روانشناسی برای برقراری تماس مثبت پیشنهاد می کند، و همچنین درک کنید که چه اشتباهاتی را نباید در ارتباطات انجام دهید.

  • از ذهنیت خود عبور کنید. برای شما مهم است که بدانید هر یک از ما تصویری جداگانه از جهان داریم. تحت تأثیر تجربه زندگی شخصی که ما از دنیای بیرون با کمک حواس دریافت می کنیم، شکل می گیرد. هر یک از ما همه وقایع را بر اساس دیدگاه ها و باورهای خود تفسیر می کنیم. این واقعیت را در یک گفتگو در نظر بگیرید، سعی کنید موضوع گفتگو را از دیدگاه های مختلف در نظر بگیرید.
  • کمتر حرف بزن، بیشتر گوش کن. مطالعات آماری نشان می دهد که بیشتر مردم دوست دارند با فردی که بیشتر به مخاطب توجه دارد صحبت کنند و نه به خودش. نشان دادن علاقه صمیمانه به افکار و احساسات دیگری در یک گفتگو، لطف او را به دست می آورید. مطمئن باشید که این شخص در آینده به شما علاقه متقابل نشان خواهد داد.
  • سوالات باز بپرسید. سعی کنید سوالات بیشتری بپرسید که نیازی به پاسخ ساده تک کلمه ای نداشته باشد، اما به طرف مقابل این فرصت را می دهد که نظر خود را بیان کند. به عنوان مثال، به جای اینکه بپرسید "آیا این فیلم را دوست دارید؟" بپرسید "چه فیلم هایی را دوست دارید؟" سؤالات باز به برقراری ارتباط با یک غریبه در شرایطی که به دلایل مختلف، یافتن یک "زبان مشترک" دشوار است، کمک می کند.
  • نشان دهید که می توان به شما اعتماد کرد. یکی از قوی ترین قوانین برای برقراری ارتباط موثر برقراری تماس چشمی در حین مکالمه است. با نگاه کردن به چشمان طرف مقابل، به او اجازه می دهید علاقه و صداقت شما را بفهمد و احساس کند. اگر از تماس مستقیم چشمی خودداری می کنید یا دائماً چشمان خود را پایین می آورید، آنگاه فرد این را نشانه ای از ناامنی یا دروغ می داند.
  • صدای مورد علاقه صدای نام خود شخص است. یکی از عناصر مهم روانشناسی ارتباط مؤثر، مخاطب قرار دادن مخاطب با نام است. این نام حامل بار انرژی قوی است، عنصری از خودشناسی است. با خطاب کردن یک شخص به نام، عزت نفس او را افزایش می دهید و به یک رابطه قابل اعتماد تر تمایل پیدا می کنید. در صورت لزوم، می توانید از نام به صورت کوچک استفاده کنید. شنیدن "هلن، می دانی..." بسیار لذت بخش تر است. به جای سوال معمول "خشک".
  • افق دید خود را گسترش دهید. یک فرد کاملاً توسعه یافته با طیف گسترده ای از علایق و دانش عمیق در زمینه های مختلف، برقراری ارتباط مثبت با افراد با جهان بینی های مختلف و گرایش های حرفه ای بسیار آسان تر است. این امر به ویژه در مورد افرادی که به واسطه فعالیت های خود با تعداد زیادی از افراد مختلف روبرو هستند صادق است.
  • آرام باشید و به طرف مقابل اعتماد کنید. بسیاری از مردم در ایجاد اعتماد به دلیل خودکنترلی مداوم یا میل به تحت تاثیر قرار دادن باز می مانند. قانون معروف "خودت باش" لغو نشده است، بنابراین در روند تعامل با افراد دیگر، سعی کنید توجه خود را به طرف مقابل و افکار او معطوف کنید.
  • روی گفتگو تمرکز کنید. در طول مکالمه، هیچ عمل دیگری را به طور موازی انجام ندهید: در دفترچه یادداشت ننویسید، تلویزیون تماشا نکنید. همکار شما قطعا متوجه این موضوع می شود و فکر می کند که نسبت به شما بی تفاوت است و رفتار شما را نشانه ای برای پایان دادن به گفتگو می داند.

تمرین "یادگیری بی صدا کردن پیش بینی ها"

روانشناسی حرفه ای زمانی از اصطلاح " فرافکنی " استفاده می کند که یک فرد سعی می کند ویژگی های ذاتی خود را به افراد دیگر نسبت دهد. به عنوان مثال، شما عاشق توجه دیگران هستید، سعی کنید تاثیر خوبی بگذارید. در عین حال می توانید در نظر بگیرید که همه سعی می کنند هر کاری را انجام دهند تا در مقابل دیگران «خودنمایی» کنند.

همه اینها کلیشه هایی هستند که از ناتوانی در بررسی موقعیت از دیدگاه های مختلف و درک عمیق افراد دیگر ناشی می شوند.

پیش بینی ها را نمی توان به طور کامل سرکوب کرد، اما می توان آنها را خاموش کرد. هر بار که احساس می‌کنید دیدگاه خود را «تحمیل» می‌کنید، یا در نتیجه‌گیری‌هایتان فقط از دیدگاه خودتان نتیجه می‌گیرید، سعی کنید در تحلیل جامع شخصیت دیگری شرکت کنید. این به شما کمک می کند تا انگیزه ها و خواسته های او را بهتر درک کنید. ما یاد می گیریم که شخصیت را بر اساس طرح زیر تجزیه و تحلیل کنیم:

  • ویژگی های شخصیت فردی، تجلی آنها؛
  • نگرش به شغل، کار و پول؛

توانایی ها:

  • مهارت های خلاقیت؛
  • سطح فکری؛
  • توانایی فنی؛

صفات ارادی:

  • ماندگاری؛
  • هدفمندی؛
  • احساس آزادی درونی

منافع:

  • منافع مشترک؛
  • سرگرمی؛
  • تمایلات مخرب

صفات اخلاقی:

  • نگرش نسبت به افراد دیگر؛
  • توانایی عشق ورزیدن و همدلی؛
  • آیا از طریق فعالیت های خود به جامعه کمک می کند.

تمرین "غلبه بر موانع ارتباطی"

اغلب در ارتباطات احساس بیگانگی را تجربه می کنیم و با "رکود" مواجه می شویم، زمانی که به سادگی نمی دانیم در مورد چه چیزی با یک شخص خاص صحبت کنیم. همه این مشکلات اغلب با ترس از ارتباط همراه است. این محصول ترس از طرد شدن و سوءتفاهم شدن است.

به خصوص اغلب افرادی که رهبری می کنند با این مشکل مواجه می شوند و آنها باید هر روز با افراد مختلف ارتباط برقرار کنند. اما هر چه بیشتر دایره آشنایی خود را گسترش دهید، سریعتر درک می کنید که این ترس های پوچ هستند.

در طول روز هدف خود را برای برقراری ارتباط با 15 نفر مختلف از طریق راه های ارتباطی مختلف تعیین کنید:

  • با 4 نفر - تلفنی؛
  • با 4 نفر - استفاده از اسکایپ (با وب کم)؛
  • با 5 غریبه - در یک فروشگاه یا در خیابان؛
  • با 2 نفر صمیمی در مورد چیزی بسیار مهم.

در طول این تمرین از مشاوره روانشناس که قبلا مطالعه کرده اید استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا متوجه شوید که اگر بر اصول ارتباط موثر تسلط داشته باشید، می توان زبان مشترکی با هر شخصی پیدا کرد.

نکات بیشتر برای ارتباط موثر.

گاهی اوقات ارتباط با مردم غیرممکن است. مردم ارتباط برقرار می کنند، به یکدیگر نگاه می کنند، اما مطلقا یکدیگر را درک نمی کنند. و سعی نمی کنند چیزی را در رفتار خود تغییر دهند تا ارتباط برقرار کنند و به درک متقابل برسند.

بسیاری از ما این ویژگی را داریم: وقتی متوجه می‌شویم که اعمالمان نتیجه دلخواه را نمی‌دهد، همچنان سرسختانه به تکرار آن‌ها ادامه می‌دهیم. با این حال، چنین تکراری به رشد شخصیت ما کمک نمی کند. درست برعکس. با تغییر اعمال خود در مواردی که برای دیگران مؤثر نیست و مؤثر نیست، رشد و پیشرفت می کنیم. همین را می توان در مورد برخورد با مردم نیز گفت.

هر فردی که با آن روبرو می شویم و سعی می کنیم با او رابطه برقرار کنیم، بر اساس سیستم بازنمایی خودش فکر می کند. سیستم های نمایندگیفقط سه وجود دارد:

  1. دیداری- بر اساس تصاویر بصری؛
  2. شنوایی- بر اساس یک گفتگوی درونی ذهنی؛
  3. حرکتی- از طریق احساسات خود

برای تعیین سیستم بازنمایی یک فرد، باید به آنچه می گوید گوش دهید. توجه ویژه ای باید به افعال، قیدها و صفاتی که فرآیندها را نشان می دهند و تجربه شخصی مخاطب را توصیف می کنند، معطوف شود. برای دیداریتوصیف تجربه بصری مشخصه است ("من تغییرات مثبت می بینم ..."، "الان به شما نشان خواهم داد ..."، "ببین چه اتفاقی می افتد ..."). شنیداریدر مورد درک صدا و تجربه شنوایی خود صحبت خواهد کرد ("من نمی خواهم چیزی بشنوم ..."، "گوش دهید، بیایید آن را انجام دهیم ..."). حرکتیاو عواطف و احساسات خود را توصیف می کند ("برای من ناخوشایند است که در این مورد صحبت کنم ..."، "اجازه دهید آن را لمس کنم ....").

آندری خوستوف، مربی کسب و کار، در یک سخنرانی کوتاه می گوید که چگونه با نمایندگان این سیستم های نمایندگی به یک زبان صحبت کنیم:

بنابراین، اگر نیاز به برقراری ارتباط با شخص دیگری دارید، بهتر است آن دسته از عباراتی را که مشخصه سیستم بازنمایی او هستند، به صورت ذهنی برجسته کنید و خودتان از کلمات و عباراتی مشابه سیستم بازنمایی او در گفتگو استفاده کنید. اگر برعکس، نیاز به توقف ارتباط دارید، می توانید از کلمات و عباراتی استفاده کنید که با سیستم نماینده طرف مقابل مطابقت ندارد.

اگر مردم ایده های مشترکی در مورد زندگی، تجربیات مشترک و ارزش های فرهنگی داشته باشند، پیدا کردن زبان مشترک برای آنها آسان تر خواهد بود. برای برقراری ارتباط با مردم، لازم است کلماتی را انتخاب کنید که با مدل درک دنیای شخصی که با او صحبت می کنید مطابقت داشته باشد. در واقع، درک یک شخص دشوار است، زیرا هر یک از ما یک تجربه کاملاً فردی از زندگی داریم. با این حال، اگر وانمود کنیم که می‌دانیم طرف مقابل چه می‌خواهد به ما بگوید، می‌توانیم ارتباط برقرار کنیم و در ارتباطات با او به موفقیت برسیم.

ضمن اینکه در صورت آمادگی حتما اطلاعات مورد نظر خود را از او خواهیم گرفت. و نه همیشه از طریق کلمات. از این گذشته ، اطلاعات شفاهی که از یک شخص دریافت می کنیم همیشه برای ما کافی نیست. هر چیزی که یک فرد می خواهد به ما بگوید در درجه اول در سطح غیر کلامی قابل توجه است و این اطلاعات گاهی اوقات از کلامی کافی تر است.

اگر کمی به طرف مقابل توجه کنیم، قبل از شروع صحبت متوجه واکنش او خواهیم شد. و این واکنش است که عواطف و احساسات واقعی او را مشخص می کند. کنترل این واکنش بسیار دشوار است و گاهی اوقات فرد حتی متوجه نمی شود که از طریق حرکات و حالات صورت خود را تسلیم می کند.

آیا از دوستان خود چنین عبارتی را شنیده اید: "من مردم را از طریق می بینم!" ? این امر در صورتی امکان پذیر است که فرد یاد گرفته باشد که سیگنال های غیرکلامی افراد دیگر را به طور دقیق بخواند تا این زبان غیر کلامی پیچیده و مرموز را درک کند.

ساده ترین و مهم ترین چیز برای شروع یادگیری درک سیگنال های غیرکلامی، مشاهده حرکات چشم مخاطب است. از قبل با حرکات چشم، می توانید سیستم نماینده آن را تعیین کنید و تماس برقرار کنید.

چگونه انجامش بدهیم؟ از طرف مقابل سؤالی بپرسید که برای پاسخ دادن به آن باید چیزی را به خاطر بسپارد و به دنبال جهت حرکت چشمان او باشید. اگر شخصی به بالا نگاه کند، آنگاه تصویر درونی را تجسم می کند و تصاویری خلق می کند. بسته به تصاویر، نگاه او ممکن است به سمت بالا به سمت چپ یا به سمت بالا به سمت راست باشد. اگر شخصی به خاطر بیاورد، یعنی در تجربه گذشته خود به جستجوی اطلاعات بپردازد (تصاویر عیدتیک)، نگاه او به سمت چپ به سمت بالا هدایت می شود. اگر فردی در گذشته اطلاعات لازم را نداشت و نیاز به ایجاد تصویر جدیدی داشت (یا شما را فریب داد)، نگاه او به سمت راست به سمت بالا هدایت می شود. اگر نگاه او متمرکز نباشد، در این صورت همکار در حال ارزیابی داخلی از وضعیت است. با این حال، برای اینکه اشتباه نکنید، باید بدانید که افرادی هستند که نگاه خود را به سمت مخالف هدایت می کنند و اینها لزوما چپ دست نیستند، اما تعدادشان کم است.

هنگام برقراری ارتباط با فردی که از سیستم نمایندگی استفاده می کند، چه چیز دیگری باید بدانید؟

هنگام شناسایی سیستم بازنمایی یک فرد، سؤالاتی که قبلاً حاوی کنایه هایی به شما یا سیستم دیگری است نپرسید. به عنوان مثال، هنگام پرسیدن، نباید از کلمات "چه احساسی دارید"، "چگونه فکر می کنید"، "درک"، "به یاد داشته باشید"، "دیدن" و موارد مشابه استفاده نکنید. پاسخ به چنین سوالاتی می تواند شما را گمراه کند و نمی توانید سیستم نماینده طرف مقابل را تعیین کنید و در نتیجه نمی توانید با او ارتباط قابل اعتمادی برقرار کنید.