خدمات آنلاین

تاریخچه اختراع تلویزیون. چه کسی و چه زمانی اولین تلویزیون جهان را اختراع کرد. چه کسی تلویزیون رنگی را اختراع کرد

تلویزیون (گیرنده تلویزیون) (از Novolatinsk televisorium - far-seeer) - دستگاه الکترونیکی برای دریافت و نمایش تصاویر و صداهای منتقل شده از طریق کانال های بی سیم (از جمله برنامه های تلویزیونی و همچنین سیگنال های دستگاه های پخش سیگنال ویدیو).

ایده انتقال یک تصویر از راه دور از زمان های قدیم وجود داشته است و در اسطوره ها و افسانه ها منعکس شده است (به عنوان مثال، "داستان یک بشقاب نقره ای و یک سیب مایع")، با این حال، مبنای فنی و نظری برای ایجاد چنین دستگاهی تنها در پایان قرن نوزدهم، پس از ایجاد رادیو ظاهر شد.

در سال 1884، مخترع آلمانی پل نیپکو دیسک Nipkow را اختراع کرد، دستگاهی که اساس تلویزیون مکانیکی را تشکیل داد.

در 10 اکتبر 1906، مخترعان Max Dieckmann، شاگرد کارل فردیناند براون، و G. Glage، حق اختراعی را برای استفاده از لوله قهوه ای برای انتقال تصویر به ثبت رساندند. براون با تحقیق در این زمینه مخالف بود و این ایده را غیرعلمی می دانست.

در سال 1907، دیکمن یک گیرنده تلویزیونی با صفحه نمایش بیست خطی به اندازه 3x3 سانتی متر و نرخ تازه سازی 10 فریم بر ثانیه را نشان داد.

در 25 ژوئیه 1907، بوریس لوویچ روزینگ، پروفسور انستیتوی فناوری سنت پترزبورگ، درخواستی را برای اختراع "روش انتقال الکتریکی تصاویر در فواصل دور" ارائه کرد که امکان استفاده از یک لوله پرتو کاتدی برای تبدیل سیگنال الکتریکی به نقاط یک تصویر قابل مشاهده پرتو در لوله توسط میدان های مغناطیسی اسکن شد و سیگنال با استفاده از یک خازن که می تواند پرتو را به صورت عمودی منحرف کند، مدوله شد (روشنایی تغییر کرد) و در نتیجه تعداد الکترون هایی که از طریق دیافراگم به صفحه عبور می کنند تغییر می کند.
در 9 می 1911، در جلسه انجمن فنی روسیه، رزینگ انتقال تصاویر تلویزیونی از اشکال هندسی ساده و دریافت آنها را با پخش بر روی صفحه نمایش CRT نشان داد. تصویر ارسالی ثابت بود (یعنی هیچ جسم متحرکی وجود نداشت).

در سال 1908، مخترع ارمنی، هوهانس آدامیان، یک دستگاه سیگنالینگ دو رنگ را به ثبت رساند. دستگاهی برای تبدیل نوسانات موضعی یک پرتو نور منعکس شده از آینه اسیلوسکوپ به نوسانات در روشنایی یک لوله Geusler"، درخواست ثبت شده در سال 1907). بعداً او اختراعات مشابهی را در بریتانیای کبیر، فرانسه و روسیه دریافت کرد (1910، "گیرنده برای تصاویری که از راه دور به صورت الکتریکی منتقل می شوند"). در سال 1918، آدامیان اولین نصب را در روسیه مونتاژ کرد که قادر به نمایش تصویر سیاه و سفید (شکل های ثابت) بود که گام بزرگی در توسعه تلویزیون بود. در سال 1925، او حق امتیاز یک سیستم تلویزیون الکترومکانیکی سه رنگ را دریافت کرد، یعنی دستگاهی برای انتقال تصاویر رنگی از راه دور با استفاده از یک دیسک با سه سری سوراخ. با چرخش دیسک، سه رنگ در یک تصویر واحد ادغام شدند. انتقال های تجربی در همان سال در ایروان نشان داده شد.
انتشارات زیادی در مورد ایجاد یک سیستم تلویزیون الکترونیکی در سال 1928 توسط مخترعی از تاشکند B.P. وجود دارد. گرابوفسکی. اولین گیرنده تلویزیونی در تاریخ، که آزمایش تاشکند بر روی آن انجام شد، "تله فوتو" نام داشت.

در سال 1925، مخترع اسکاتلندی جان لاگی برد برای اولین بار با استفاده از دیسک Nipkow، انتقال تلویزیونی اجسام متحرک را به نمایش گذاشت. در اواخر دهه 1920، شرکت بیرد که او تأسیس کرد، تنها سازنده تلویزیون در جهان بود.

یک پیشرفت واقعی در فن آوری تلویزیون الکترونیکی توسط دانش آموز B. Rosing، V.K. لوله الکترون انتقال دهنده جهان با یک فوتوکاتد موزاییکی، به نام "iconoscope" انجام شد که آغاز توسعه تلویزیون الکترونیکی بود. Iconoscope - اولین لوله تلویزیونی فرستنده الکترونیکی است که اجازه می دهد تولید انبوه گیرنده های تلویزیون شروع شود. سپس Zworykin شروع به ایجاد یک سیستم تلویزیونی کاملاً الکترونیکی کرد. برای موفقیت کامل، انجام آن ضروری بود کارت عالی بوددر مورد بهبود آیکونوسکوپ و کینسکوپ (لوله دریافت)، سیستم های تبدیل و انتقال سیگنال های الکتریکی، حل مشکلات تکنولوژیکی مربوط به به دست آوردن ساختار حساس به نور مورد نیاز و غیره.
منظم پخش تلویزیونیطبق یک سیستم با اسکن نوری-مکانیکی تصویر، در ایالات متحده آمریکا در سال 1927، در بریتانیا در سال 1928، در آلمان در سال 1929 آغاز شد.
اولین پخش تلویزیونی منظم بر اساس اصول الکترونیکی در باند VHF در سال 1935 در آلمان (441 خط)، در سال 1936 در انگلستان (405 خط)، ایتالیا (441 خط) و فرانسه (455 خط) آغاز شد. پخش اعلانات منظم در بریتانیا در سال 1936 آغاز شد.

پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا، مردم قدرت خرید خود را از دست ندادند و صنعت رادیو الکترونیک این کشور که در طول جنگ ظرفیت عظیم خود را افزایش داده و دستورات دفاعی را از دست داده بود، در قالب تلفن این کشور زمینه فعالیت پیدا کرد. و به سرعت این مشکل را حل کرد. اگر در سال 1947 حدود 180 هزار دستگاه تلویزیون در ایالات متحده وجود داشت، تا سال 1953 تعداد آنها به 28 میلیون افزایش یافت! (یعنی تقریباً هر خانواده دوم تلویزیون داشت). بازار به مدت شش سال عملاً با تلویزیون های سیاه و سفید اشباع شده بود و به منظور ایجاد یک محصول انبوه جدید، صنعت رادیو آمریکا به طور جدی تلویزیون رنگی را در پیش گرفت.
پس از توسعه و ایجاد این سیستم، پخش منظم تلویزیون رنگی در سال 1953 در ایالات متحده آغاز شد. در همان زمان، تلویزیون های رنگی ظاهر شدند. سپس به طور متوسط ​​حدود هزار دلار (نصف هزینه یک خودروی متوسط) هزینه داشت و هزینه نگهداری آن نیز تقریباً به همان میزان در سال است. به عنوان مثال، تنظیم تقریباً هفتگی توسط یک متخصص مورد نیاز بود (اولین تلویزیون ها بیش از صد دستگیره کنترل داشتند). از همین رو تلویزیون رنگیدر ایالات متحده تنها پس از 12-15 سال گسترده شد (10 میلیون دستگاه تلویزیون اول فقط تا سال 1966 فروخته شد).
صنعت رادیو ژاپن به سرعت تولید تلویزیون های رنگی نسبتاً ارزان را برای بازار ایالات متحده راه اندازی کرد و بنابراین در سال 1960 ژاپن خود سیستم آمریکایی را پذیرفت (یعنی انتخاب اجباری بود).

پخش منظم تلویزیون در روسیه (اتحادیه شوروی) در 10 مارس 1939 آغاز شد.
اولین تلویزیون شوروی (پیشوند - تلویزیون بلندگوی خود را نداشت و به گیرنده پخش متصل بود) در کارخانه کومینترن لنینگراد (اکنون کارخانه کوزیتسکی) در آوریل 1932 با استفاده از سیستم دیسک Nipkov ایجاد شد. یک برند بود ب-2، با اندازه صفحه نمایش 3x4 سانتی متر در سال 1933-1936. این کارخانه حدود 3 هزار دستگاه از این تلویزیون را تولید کرد. در سال 1938 کارخانه کومینترن تلویزیون تولید کرد TK-1یک مدل پیچیده روی 33 تیوب رادیویی بود و با لیسانس آمریکایی و با استفاده از مستندات آنها ساخته شد. تا پایان سال حدود 200 تلویزیون تولید شد. با آغاز جنگ بزرگ میهنی، ناوگان آنها به 2000 قطعه رسید. تقریباً همین تعداد تلویزیون ساخته شد VRK(کمیته رادیویی همه اتحادیه).
کار بر روی ایجاد یک گیرنده تلویزیونی ساده شده، طراحی شده برای مصرف کننده انبوه، در یکی دیگر از شرکت های لنینگراد - کارخانه رادیست (این متخصصان برجسته از VNIIT و کارخانه کوزیتسکی بودند که به آن رسیدند) انجام شد. و در سال 1940 یک تلویزیون رومیزی سریال در آزمایشگاه های "رادیست" ساخته شد. 17TN-1با صفحه نمایشی به قطر 17 سانتی متر قبل از جنگ، این کارخانه موفق به تولید بیش از 2 هزار تلویزیون از این برند شده بود. قبل از جنگ، کارخانه الکساندر اولین تلویزیون شوروی را تولید کرد که از نظر کیفیت از RCA آمریکایی پیشی گرفت - ATP-1. اما واقعاً اولین تلویزیون شوروی در نظر گرفته می شود KVN-49، حتی استالین آن را تماشا کرد. اولین تلویزیون ها بیش از 900 روبل قیمت دارند.
کارخانه تلویزیون مسکو (روبین فعلی) در سال 1951 تأسیس شد و اولین تلویزیون ها را تولید کرد شمالدر سال 1953 کارخانه رادیو الکساندروسکی (رکورد، اکنون VESTEL) در سال 1957 شروع به تولید تلویزیون کرد. از آنجایی که ناوگان تلویزیون های پس از جنگ در اتحاد جماهیر شوروی کوچک بود، در سال های 1951-1955. تلاش برای ایجاد یک سیستم انجام شد تلویزیون رنگی سریال(دارای برخی از مزایا، اما ناسازگار با سیاه و سفید، و بنابراین قبلا در آمریکا رد شده بود). استانداردی از 525 خط در 50 فریم (25 فیلد) در ثانیه انتخاب شد، در محفظه فرستنده دیسکی با فیلترهای رنگی که جلوی لوله می چرخد، همان دیسک به طور همزمان جلوی صفحه کینسکوپ روی تلویزیون می چرخد ​​(با رنگ قرمز). فیلترها، جزئیات قرمز تصویر منتقل شد، با سبز - سبز، زمانی که آبی - آبی). پخش تجربی با انجام شد ایستگاه آزمایشی برای تلویزیون رنگی، OSCT-1. در کارخانه لنینگراد. کوزیتسکی، چند صد تلویزیون رنگی رادوگا با کینسکوپ به قطر 18 سانتی متر تولید شد (با افزایش روشنایی برای جبران از دست دادن نور در فیلترها).
اما در بهمن 1336، مصوبه هيات وزيران در مورد مسائل تلويزيون رنگي با دستور آغاز پخش آزمايشي در سال آينده 1958 با سيستم همزمان (سازگار) صادر شد. تا نوامبر 1959، OSCT-2 در Shabolovka نصب شد، که در ژانویه 1960 پخش منظم را با استفاده از سیستم NTSC آغاز کرد. تلویزیون ها توسط دو کارخانه تولید می شدند: در لنینگراد، کارخانه ای که به نام آن نامگذاری شده است. کوزیتسکی (رنگین کمان جدید)، و کارخانه رادیویی مسکو - "Temp-22". در مجموع حدود 4000 دستگاه از آنها تولید شد، اما به فروش آزاد نرسیدند.
در نتیجه، در مارس 1965، قراردادی بین اتحاد جماهیر شوروی و فرانسه در زمینه همکاری در زمینه تلویزیون رنگی منعقد شد و انتقال به سیستم SÉCAM فرانسه انجام شد. اولین پخش برنامه تلویزیونی رنگی در اتحاد جماهیر شوروی در 7 نوامبر 1967 انجام شد. اولین تلویزیون های رنگی نیز فرانسوی بودند - چند صد تلویزیون KFT خریداری شد. در دهه 70 - 80 به تدریج ناوگان تلویزیون های سیاه و سفید با تولید داخلی رنگی جایگزین شد. تشکیل ناوگان تلویزیون های رنگی دشوار بود، اگرچه برای مدت طولانی حتی کمتر از قیمت آن فروخته می شد. در سال های اولیه پخش رنگی، حتی یک بحران فروش واقعی نیز به وجود آمد: مردم تقریباً به مناسبت "عصر تلویزیون رنگی" خرید تلویزیون های سیاه و سفید را متوقف کردند، اما هنوز جرات خرید نسبتاً گران قیمت را نداشتند. تلویزیون های رنگی، بدون اطمینان از کیفیت و قابلیت اطمینان (و حجم تلویزیون های رنگی) برنامه های تلویزیونی در آن زمان بسیار کند رشد کردند.
در پایان دهه 1980، جمعیت اتحاد جماهیر شوروی بیش از 50 میلیون دستگاه تلویزیون رنگی داشت.

تا حدود دهه 1990، تلویزیون ها منحصراً بر اساس یک کینسکوپ (لوله پرتو کاتدی) بودند. در پایان قرن بیستم، تلویزیون های پروجکشن شروع به گسترش کردند (هر دو بر اساس CRT و LCD، و همچنین بر اساس یک مدولاتور نوری میکرومکانیکی). تلویزیون های مبتنی بر تقریبا مسطحو سپس کاملا مسطح، kinescopes، ظاهر شد تاریک kinescopes با انتقال سیاه بهبود یافته، kinescopes با لوله کوتاه شده (رقابت با کریستال های مایع در ضخامت بدنه). سیستم های انتقال معرفی شدند اطلاعات متنیدر سیگنال تلویزیون - تله تکست و متن سریع. تلویزیون های تصویر در تصویر (PIP) شروع به تولید کردند (اولین در سال 1978 توسط شارپ منتشر شد) و پردازش سیگنال ویدئویی دیجیتال به طور گسترده ای برای بهبود کیفیت تصویر حاصل معرفی شد. تلویزیون های جیبی LCD به فروش رفت، تلویزیون های کوچک در ساعت و عینک تعبیه شد. فناوری تولید گیرنده های تلویزیون بهبود یافت و ارزان تر شد، تلویزیون یکی از رایج ترین ها شد لوازم خانگی، به ابزار اصلی رسانه های جمعی جهان تبدیل شده است و رادیو را جابجا کرده است.

در آغاز قرن بیست و یکم، تلویزیون هایی با صفحه نمایش کریستال مایع و پلاسما (پانل) شروع به تولید انبوه کردند، به دلیل کاهش سریع قیمت، آنها به طور پیوسته جایگزین کینسکوپ های سنتی می شوند. اندازه صفحه نمایش تلویزیون های خانگی مدرن می تواند تا چند متر برسد. تلویزیون‌هایی با فرمت تصویر بسیار بزرگ (برای مکان‌های عمومی) نیز می‌توانند بر اساس ماتریس‌های LED مجزا یا بر اساس ماتریس پانل‌های پلاسما ساخته شوند.

پیشرفتهای بعدیگیرنده های تلویزیون در جهت پشتیبانی از تلویزیون با کیفیت بالا (HDTV) و تلویزیون دیجیتال انجام می شود.






تلویزیون تقریباً در هر خانه ای وجود دارد. شما از آن برای تماشای برنامه ها، محتوای اینترنتی یا بازی های مختلف استفاده می کنید - به هر حال، یک تلویزیون بزرگ در خانه چیز راحتی است. که در این بررسیما نگاهی می اندازیم به مراحل اصلی که این اختراع در حین توسعه طی کرده است.

بر این لحظهتصور تلویزیونی که از وسایل الکترونیکی استفاده نمی کند سخت است. با این حال، همه چیز با استفاده از دستگاه های مکانیکی نسبتاً معمولی شروع شد.

اولین اختراع اساسی در تاریخ تلویزیون زمانی ایجاد شد که یک دانش آموز آلمانی به نام پل گوتلیب نیپکو در نویشتات تحصیل می کرد. دلش برای مادرش تنگ شده بود و آرزو داشت در شب سال نو او را ببیند. برای تحقق بخشیدن به خواسته خود، تصمیم گرفت دستگاهی شبیه به دستگاه تلفن یا تلگراف بسازد، زیرا آنها قبلاً وجود داشتند. چنین استدلالی او را به ایده یک دستگاه جدید - یک دیسک اسکن، که بعداً نام او را دریافت کرد، برانگیخت.

دهانه آن شامل یک دیسک چرخان با سوراخ هایی بود که به صورت مارپیچ چیده شده بودند. هنگامی که دیسک می چرخید، هر یک از این سوراخ ها خط خود را اسکن می کردند. تعداد خطوط متناسب با تعداد سوراخ های ایجاد شده روی دیسک بود.

در واقع، هر خط جزء یک دایره بود، اما با توجه به شعاع بزرگ دیسک نسبت به اندازه صفحه، آنها به طور کامل به خطوط مستقیم همگرا شدند. پس از نصب یک پنل حساس به نور در پشت دیسک، امکان استخراج تصویری فراهم شد که در آن وضوح خطوط معادل تعداد سوراخ های روی دیسک بود.

پل نیپکه در سال 1884 حق ثبت اختراع را دریافت کرد. این واقعیت را به درستی می توان شکل گیری دوران تلویزیون دانست. با این حال، برای اعمال آن نه تنها در تشخیص، بلکه برای ترجمه یک عکس، بیش از 30 سال طول کشید.

اولین تلویزیون مکانیکی

آزمایشگر اسکاتلندی جان لاگی برد در دهه 20 قرن بیستم آزمایشاتی را با 2 دیسک Nipkow انجام داد تا بتواند راهی را نه تنها برای اسکن، بلکه برای ترجمه تصویر نیز بیابد. مفهوم تجربه او این بود که چرخش 2 دیسک را همگام کند - اسکن اول، دوم - بازآفرینی. قرار بود یک فتوسل پشت دیسک اول و یک لوله رادیویی پشت دیسک دوم قرار گیرد. آنها همچنین نیاز به همگام سازی داشتند. هنگام ثبت نور اشباع‌شده‌تر توسط یک فتوسل، قرار بود لامپ با نوری با شدت کمتر - کم‌نورتر بدرخشد.

جان برد پس از چندین بار شکست، همچنان قادر به همگام سازی دیسک های نیپکو بود. تصویر اصلی که او توانست با این دستگاه بازسازی کند صلیب مالت بود که بدون شک طرح کلی آن بر روی تصویر بازتولید شده خودنمایی می کرد.

جان برد در سال 1923 حق امتیازی را برای دانش خود ثبت کرد، اما در آن زمان هیچ کس نمی توانست احتمالات عظیم را ببیند. در تلاش بیهوده برای یافتن بودجه و حمایت برای اختراع خود، او مجبور شد به تنهایی این پروژه را تبلیغ کند.

در سال 1928، اولین دستگاهی به نام تلویزیون به نمایش عموم گذاشته شد. جعبه ای با اندازه مناسب با صفحه نمایش و دیسک چشمگیر بود. بیشتر شبیه شنوایی بود گوشیاز آن زمان ها، با یک تفاوت، لازم بود که آن را نه با گوش، بلکه با چشم اعمال کنید.

تلویزیون (مدل 1930)

با گذشت زمان، کیفیت تصویر بهبود یافت: 30 خط اولیه به 38، سپس به 90 و بعداً به 120 افزایش یافت. این رویکرد مستلزم افزودن مداوم دیسک ها بود و چرخش آنها باید افزایش می یافت. و در آن زمان، چنین دستگاه هایی به سرعت به مرز توسعه خود رسیدند.

تلویزیون های الکترونیکی

در همان زمان، به موازات آنالوگ مکانیکی تلویزیون، یک نسخه الکتریکی نیز در حال توسعه بود. این ایده بر اساس اختراع کارل فردیناند براون، فیزیکدان آلمانی برنده جایزه نوبل بود. در سال 1897 او یک لوله پرتو کاتدی ساخت. از یک لامپ شیشه ای با سیم پیچ های تخلیه عمودی و افقی تشکیل شده بود. با ایجاد نیروی جریان بر روی سیم‌پیچ‌ها، میدان مغناطیسی تشکیل شد و زمینه مغناطیسی را منحرف کرد و جریان الکترون‌هایی را که از آنها عبور می‌کردند منحرف کرد. جریان قوی تر منجر به انحراف قوی تر می شود. با توزیع جریان بین سیم پیچ ها بر اساس نیروی تامین، امکان هدایت دقیق جریان الکترون ها به یک مکان مشخص فراهم شد.

دو فیزیکدان در سال 1923، ولادیمیر زووریکین و فیلو تیلور، عملاً در همان زمان یک لوله پرتو الکتریکی اصلاح شده را به مردم نشان دادند و بعداً در تلویزیون های معمولی مورد استفاده قرار گرفت. اجداد تلویزیون مدرن چه کسی بوده است، به صلاحدید کارشناسان واگذار می کنیم. نظرات مختلفی وجود دارد.

تلویزیون های CRT

مدل های تلویزیون با کینسکوپ تا قرن بیست و یکم بر جهان تسلط داشتند. در تمام این دوره، آنها به شدت شکل گرفتند. صفحه نمایش رنگی دارند.

سپس این تلویزیون ها صاف تر شدند و لوله اشعه الکترون بسیار کوچک و کارآمدتر شد. اکنون، در این برهه از زمان، چنین فناوری هایی به حد کمال تبدیل شده اند. با بزرگ‌تر و سنگین‌تر شدن صفحه‌نمایش‌های تلویزیون، انرژی بیشتری مصرف می‌کردند و کیفیت تصویر بهبود چندانی نداشت.

تلویزیون های مدرن

همراه با نمونه هایی با لوله های اشعه کاتدی، مدل هایی با صفحه تخت شروع به فروش کردند. از زمان ایجاد CRT، چندین فناوری به کار گرفته شده است که در دوره زمانی خود طیف خاصی از امکانات را فراهم کرده است.

فناوری تلویزیون پلاسما بر این واقعیت استوار است که یک ماده خاص در یک کپسول در حالت تغییر یافته موجود است. اساس عملکرد چنین فناوری در دهه 1930 معرفی شد و نسخه های اصلی فقط در دهه 1960 ظاهر شدند. اما فروش آنها به صورت انبوه در اوایل سال 2000 آغاز شد.

صفحه نمایش خود به معنای سلول های مجزا برای تصویر است که در وسط دو لایه شیشه قرار دارد. سلول حاوی پلاسما است، گازی که در معرض یونیزاسیون است، که در آن یون ها و الکترون ها آزادانه حرکت می کنند. لحظه ای که جریانی از پلاسما عبور می کند، شروع به تولید نور می کند، اما نور ماوراء بنفش بود. قطعا چشم انسان او نمی توانست ببیند. با کمک یک کندوپاش فلورسنت خاص، نور به طیف قابل مشاهده با چشم انسان و به رنگ دلخواه تبدیل شد.

پانل های پلاسما برای مدت طولانی کف دست را در بازار نگه داشتند، اما به زودی، با گذشت زمان، آنها شروع به بیان بیشتر و بیشتر کردند. اولا، مانیتورهای پلاسما شروع به کاهش روشنایی نسبت به فناوری‌های رقبا کردند؛ وقتی در اتاق‌هایی با نور خوب مشاهده می‌شد، ناخوشایند می‌شد. علاوه بر این، اندازه به یک عامل محدود کننده تبدیل شده است. صفحه نمایش های پلاسما را نه می توان به صورت مورب بسیار چشمگیر ساخت و نه کاملاً مسطح. این و دلایل دیگر به طور کلی باعث شد که تولید کنندگان در اوایل دهه 2010 شروع به کنار گذاشتن این فناوری به نفع OLED و LED کنند.

تلویزیون های LCD - LED با نور پس زمینه

پنل های تلویزیون با نور پس زمینه در حال حاضر به دلیل سهولت نسبی ساخت و در نتیجه هزینه فرآیند، تقاضای بیشتری دارند. درک اساسی از عملکرد چنین پانل هایی این است که یک منبع نور پس زمینه در پشت لایه ای از کریستال های چسبناک (LCD) قرار می گیرد. معمولاً مدل تلویزیون به دلیل مکانیسم چنین نور پس زمینه ای است. تلویزیون های ال سی دی را پنل های فلورسنت و تلویزیون های ال ای دی را پنل های ال ای دی می نامند. با این حال، در واقع می توان آنها را LCD در نظر گرفت.

چنین کریستال های مایعی مولکول هایی هستند که به قطبش نور کمک می کنند. اما بسته به جریان الکتریکی عبوری از آنها، قابلیت چرخش در جای خود را دارند. مقدار نوری که وارد می کنند به درجه زاویه چرخش بستگی دارد.

یک پیکسل معمولی به شکل LED شامل 3 زیرپیکسل دیگر است: سبز، قرمز، آبی (RGB). رنگ های مختلف با پاشیدن فیلترهای مناسب در بالای پیکسل ها به دست می آید. قدرت فعلی که به یک پیکسل فرعی منفرد هدایت می شود به این معنی است که چگونه شاتر یک کریستال "بسته" می شود و در نتیجه چند تا از هر یک از سایه ها به واحد نمایشگر نفوذ می کند.

معرفی این ویژگی تکنولوژیک در تولید نوار نقاله تلویزیون باعث شد تا هزینه پانل ها به میزان قابل توجهی کاهش یابد تا آنها نازک تر و بزرگتر شوند. اکنون اکثر تلویزیون هایی که می توان خریداری کرد به طور خاص توسط نوع کریستال های مایع با نور پس زمینه ایجاد می شوند.

تلویزیون OLED بدون نور پس زمینه

OLED به عنوان یک توسعه طبیعی فناوری LCD در نظر گرفته می شود. در این فناوری، نور پس‌زمینه کنار گذاشته شد، زیرا LED‌های مورد استفاده در صفحه‌نمایش‌های OLED می‌توانند نور خود را پخش کنند. این ویژگی باعث می شود که پانل ها نازک تر شوند. به عنوان مثال نازک ترین پنل های تلویزیون ال جی کمتر از 4 سانتی متر ضخامت دارند که با احتساب مدل 64 اینچی کاملا سبک بوده و برای نصب آن نیازی به بست های سنتی نیست. تلویزیون با آهنربا به ورق فلزی روی دیوار وصل شده است.

یکی از ویژگی های تلویزیون OLED حداکثر زاویه دید است. از جمله در حین مشاهده از زاویه شارپ طولانی، شدت و روشنایی نمایشگر کاهش نمی یابد و طیف رنگی شفافیت و روشنایی خود را حفظ می کند.

پلتفرم WRGB علاوه بر 3 رنگ اصلی، حاوی یک پیکسل سفید اضافی نیز می باشد که امکان افزایش طول عمر دستگاه ها را فراهم می کند. یکی دیگر از مزایای واضح، بدون نور پس زمینه - عملکرد کنتراست عالی است که در پانل های LCD غیرممکن است.

با پیشرفت تلویزیون OLED، طیف رنگی نمایشگرها به طور مداوم در حال افزایش است، وضوح و غلظت سایه ها در حال افزایش است و بالاترین روشنایی ممکن است. علاوه بر این، باید متوجه انتقال بهبود یافته جزئیات در مناطق تیره تر و بهبود ابعاد درخشش شد.

یک ویژگی مهم در ویژگی های تصویر زمان پاسخ است - سرعت پاسخ بالاتر، تصویر واضح تر، عمل ناپدید می شود. در حال حاضر نقطه ضعف اصلی تلویزیون OLED قیمت آن در نظر گرفته می شود. آنها یک مرتبه گرانتر از تلویزیون های دیگر هستند و زمان کاهش قیمت آنها مشخص نیست.

نتیجه

تلویزیون راه زیادی را طی کرده است. در کمتر از یک قرن، فناوری جهش بزرگی را از آن خود کرده است دستگاه مکانیکیتا پنل های تلویزیون با ضخامت چند سانتی متر، قطر بزرگ و فرمت تصویر 4K.

فناوری های پیشرفته تری وجود دارد که کیفیت تصویر را بهبود می بخشد. و معلوم نیست چند دهه دیگر تلویزیون ها چگونه خواهند بود.

در نگاه اول پاسخ به این سوال که چه کسی تلویزیون را اختراع کرده است بسیار دشوار است، زیرا تاریخچه تلویزیون به عنوان یک فناوری دارای دو شاخه توسعه بر اساس اصول مختلف است - یک تلویزیون الکترومکانیکی (مکانیکی) و دیگری الکترونیکی. غالباً در پاسخ به چنین سؤالاتی، منافع اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک همیشه تحت فشار قرار می گیرند که از آن همه چیز گیج کننده تر می شود. اما با این حال، بیایید سعی کنیم با جزئیات بیشتر شخصیت ها و شخصیت هایی را که در توسعه تلویزیون و اختراع تلویزیون نقش داشتند، درک کنیم.

به عنوان یک قاعده، می توانید نام های زیر را که به اختراع تلویزیون نسبت داده شده اند بیابید: بیرد، رزینگ، زووریکین، کاتایف، پرسکی، نیپکوف، تاکایاناگی، فارنسورث. بیایید سعی کنیم این نام ها را درک کنیم و هر کدام از آنها چه سهمی در اختراع تلویزیون داشته اند.

نیپکو پل جولیوس گوتلیب

تکنسین و مخترع از آلمان. او بیشتر به دلیل این واقعیت شناخته شده است که در سال 1884 دیسکی به نام "دیسک Nipkow" را اختراع کرد. این دیسک امکان اسکن مکانیکی اشیاء را فراهم کرد تا اطلاعات مربوط به آنها بعداً به گیرنده منتقل شود. دیسک یک دایره چرخان معمولی با سوراخ هایی در یک مارپیچ بود. با چرخش، او اجازه داد تا شی را خط به خط بخواند. نیپکو تلویزیون را اختراع نکرد، اما یک جزء مهم برای تلویزیون مکانیکی اختراع کرد.

نمایش شماتیک دیسک Nipkow

پرسکی کنستانتین دمیتریویچ

او یک معلم در سپاه کادت سن پترزبورگ بود، دارای درجه کاپیتان گارد توپخانه بود. در سال 1900، او در چهارمین کنگره بین المللی الکتروتکنیک با گزارشی با عنوان "تلویزیون از طریق برق" صحبت کرد، جایی که برای اولین بار از اصطلاح "تلویزیون" ("تلویزیون") استفاده کرد. از آنجایی که این گزارش به زبان فرانسوی خوانده شد، بسیاری حتی به این واقعیت فکر نمی کنند که این اصطلاح اساساً توسط روس ها ابداع شده است. اما Persky هیچ ارتباط مستقیمی با توسعه تلویزیون ندارد.

برد جان لاگی

در دهه 1920، هنگامی که تقویت سیگنال تلویزیون را کاربردی تر کرد، مخترع اسکاتلندی جان لوگی برد از دیسک Nipkow در نمونه اولیه سیستم های ویدئویی خود استفاده می کرد. در 25 مارس 1925، بیرد اولین نمایش عمومی تصاویر تلویزیونی از یک شبح در حال حرکت را در فروشگاه بزرگ سلفریج در لندن ارائه داد. از آنجایی که چهره‌های انسان کنتراست کافی برای نشان دادن در سیستم ابتدایی او نداشت، او تصویری از سر عروسک بطن‌باز سخنگو به نام «استوکی بیل» را پخش کرد که چهره نقاشی‌شده‌اش کنتراست بیشتری داشت. در 26 ژانویه 1926، او برای اولین بار تصویری از چهره انسان در حال حرکت را از طریق رادیو ارائه کرد که اولین انتقال تلویزیونی در جهان محسوب می شود. در سال 1927، او اولین انتقال پخش را در جهان انجام داد و سیگنالی را بین لندن و گلاسکو در فاصله 705 کیلومتری ارسال کرد.

رزینگ بوریس لوویچ

روزینگ یک فیزیکدان، معلم و مخترع روسی بود. او بن بست مسیر توسعه تلویزیون مکانیکی را درک کرد، بنابراین تحقیقات خود را با معرفی یک پرتو الکترونی بدون اینرسی به سیستم تلویزیون آغاز کرد و بدین ترتیب مسیر جایگزینی را برای توسعه ارتباطات تلویزیونی باز کرد. شایستگی اصلی او حتی این نبود که روش جدیدی برای انتقال تصاویر از راه دور پیشنهاد کرد که هنوز بسیار ناقص بود، بلکه این روش انتقال بردار توسعه همه سیستم‌های تلویزیونی آینده، از جمله سیستم‌های مدرن را تعیین کرد. سیستم روزینگ هیچ بخش مکانیکی نداشت. به همین دلیل است که روزینگ را باید مخترع اصلی تلویزیون الکترونیکی دانست. این اولویت همچنین با ثبت اختراع در سال 1907 تضمین شد که در تعدادی از قدرت های برجسته اروپایی مانند آلمان، ایالات متحده آمریکا، انگلستان به رسمیت شناخته شد. و در سال 1911، روزینگ یک نمونه اولیه کینسکوپ ایجاد کرد که ساده ترین تصاویر را می گرفت، که اولین انتقال تلویزیونی تلویزیون الکترونیکی در جهان بود.

طرح سیستم تلویزیونی B. L. Rosing، توسعه یافته در سال 1907. بالا - یک دستگاه فرستنده، زیر - یک لوله اشعه کاتدی دریافت کننده.

کمبل-سوینتون آلن آرچیبالد

آلن کمپبل-سوینتون یک مهندس برق اسکاتلندی بود که رقیب اصلی روزینگ در توسعه مبانی نظری تلویزیون الکتریکی بود. کمپبل-سوینتون، مانند روزینگ، متوجه شد که تلویزیون مکانیکی در توسعه آن به دلیل تعداد محدود خطوط اسکن محدود است، و در نتیجه کیفیت تصویر پایین و تصاویر سوسو می‌زند. در سال 1908، او مقاله ای برای مجله نیچر نوشت و در آنجا دیدگاه خود را در مورد "بینایی الکتریکی" بیان کرد. در همان سال، او مقاله دیگری با عنوان "دید الکتریکی از راه دور" نوشت، جایی که او اصولی را که براساس آن پیشنهاد ایجاد تلویزیون الکتریکی را ارائه می دهد، بیان می کند. در سال 1911، او یک سخنرانی در لندن ایراد کرد، جایی که به طور نظری یک سیستم دید الکتریکی از راه دور را با استفاده از لوله های اشعه کاتدی، هم در انتهای گیرنده و هم در انتهای ارسال، توصیف می کند، که اساساً با طرح روزینگ تفاوتی نداشت. درست است، او هرگز موفق به انجام آزمایش های موفقیت آمیز برای ایجاد چنین سیستمی در آینده نشد. در سال 1914، او یک سری آزمایشات نه چندان موفق را با همکاری G.M. مینچین و جی کی ام استانتون.

تاکایاناگی کنجیرو

در 25 دسامبر 1925، کنجیرو تاکایاناگی از ژاپن یک سیستم تلویزیونی با وضوح 40 خط را با استفاده از اسکنر دیسک Nipkow و یک لوله پرتو کاتدی به نمایش گذاشت. این نمونه اولیه هنوز در موزه یادبود تاکایاناگی در دانشگاه شیزوئوکا در پردیس هاماماتسو در ژاپن به نمایش گذاشته شده است. در سال 1927، تاکایاناگی وضوح را به 100 خط ارتقا داد که تا سال 1931 بی نظیر بود. در سال 1928، او اولین کسی بود که چهره انسان را به صورت نیم‌تنی ارائه کرد. کارهای او بر کارهای بعدی ولادیمیر کوزمیچ زووریکین تأثیر گذاشت.

فارنسورث فیلو تیلور

فارنسورث مخترع تلویزیون آمریکایی است. سهم او در این امر این است که او یک دستگاه انتقال ویژه به نام "تصویر شکن" را اختراع کرد، که همان دیسک Nipkow را در یک سیستم مکانیکی انجام داد و اجازه می داد تصویر به سیگنال های الکتریکی تجزیه شود. او همچنین موفق به ساخت اولین سیستم تلویزیونی کاملا الکترونیکی در جهان شد که در سال 1928 آن را به مطبوعات نشان داد و در سال 1934 این سیستم را به عموم مردم نشان داد.

کالبد شکافی تصویر فارنسورث

کاتایف سمیون ایسیدوروویچ

کاتایف مخترع و دانشمند شوروی بود که ایده های روزینگ را در بخش عملی توسعه داد. او رقیبی برای مخترع دیگری با منشاء روسی بود که در زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت، Zworykin. هر دو مخترع سعی کردند ایده روزینگ را در مورد استفاده از CRT در تلویزیون توسعه دهند. اما لوله ها متفاوت هستند. آلمانی ها در این زمان به شدت در تلاش بودند تا یک CRT با فوکوس گاز ایجاد کنند، یعنی از گاز در یک لوله برای متمرکز کردن پرتوهای کاتدی استفاده می کردند. از طرف دیگر Kataev مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و شروع به توسعه CRT با فوکوس مغناطیسی کرد. حاصل کار او به اصطلاح بود. "چشم رادیویی" - آنالوگ آیکونوسکوپ Zworykin. اختراع او Kataev S.I. در سال 1931 آزمایش شد و در سال 1933 حق ثبت اختراع آن را در اتحاد جماهیر شوروی دریافت کرد. بعدها، زمانی که زووریکین و کاتایف اختراعات خود را به یکدیگر نشان دادند، زوریکین خاطرنشان کرد که چشم رادیویی از برخی جهات از نماد او پیشی گرفته است.

زووریکین ولادیمیر کوزمیچ

زوریکین همچنین مخترع روسی و شاگرد بوریس روزینگ بود، اگرچه پس از انقلاب رابطه او با دولت جدید شوروی درست نشد و به ایالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا به توسعه ایده های معلم خود ادامه داد. در غرب، زووریکین مخترع تلویزیون در نظر گرفته می شود، اما، البته، این را نمی توان به دلایل زیادی که قبلاً در بالا ذکر کردیم، در نظر گرفت، اگرچه همچنین دشوار است که سهم او در توسعه تلویزیون را بیش از حد ارزیابی کرد. بر خلاف Kataev، Zworykin مسیر ایجاد CRT با فوکوس الکترواستاتیک را دنبال کرد. تفکر Kataev و Zworykin کاملاً متضاد بود که باعث ایجاد چنین تفاوتی در رویکردها و اختراعات شد. اگر کاتایف، به عنوان یک نظریه پرداز واقعی، ابتدا تصمیم به اختراع یک لوله انتقال و تنها پس از آن یک لوله دریافت کرد، سپس زوریکین برعکس عمل کرد، زیرا به جای یک فرستنده، می توان از فرستنده ای استفاده کرد که مانند دیسک Nipkow ساخته شده است. در سال 1935 V.K. زووریکین برای اختراع خود حق اختراع ایالات متحده را دریافت کرد، اگرچه او در سال 1926 نمایش هایی از اختراع خود ترتیب داد. تلویزیون‌های با فوکوس مغناطیسی تا دهه 70 قرن بیستم رایج‌تر بودند، زیرا برای مدت طولانی امکان تهیه CRT با فوکوس الکترواستاتیک که از نظر کیفیت پایین‌تر نبود، وجود نداشت. اما با ظهور آیکونوسکوپ بود که تلویزیون الکترونیک به طور کامل به واقعیت تبدیل شد.

نتایج

همانطور که در بالا ذکر شد، باید بین تلویزیون های الکترومکانیکی و الکترونیکی تمایز قائل شد. تلویزیون مکانیکی به موازات تلویزیون الکترونیکی ظاهر شد، بنابراین نمی توان آن را یک سلف، بلکه یک شاخه بن بست توسعه در نظر گرفت. برخلاف تلویزیون CRT، از نظر کیفیت و وضوح تصویر به شدت محدود بود. بنابراین، تمام نام های مرتبط با تلویزیون مکانیکی را می توان از مدعیان اختراع تلویزیون به شکلی که ما می شناسیم حذف کرد. بنابراین، نیپکو، بیرد و دیگران تلویزیون الکترونیکی را اختراع نکردند.

در اینترنت، اغلب می توانید این تز را پیدا کنید که کاتایف درخواست ثبت اختراع خود را قبل از زووریکین ثبت کرده است و به طور رسمی صحیح تر است که او را مخترع تلویزیون بدانیم، اما در واقع زووریکین شمایل خود را زودتر اختراع کرد، اما به دلیل تشریفات اداری بوروکراتیک، ثبت اختراع برای مدت طولانی مورد توجه قرار گرفت. در واقع، این به طور کلی بی اهمیت است، زیرا هر دوی آنها از دانشجویان رزینگ بودند و زووریکین بارها اولویت روزینگ را در اختراع تلویزیون تأیید کرد، بنابراین مشخصاً این روزینگ بوریس لوویچ بود که باید مخترع تلویزیون نامیده شود. او آینده تلویزیون الکترونیک را خیلی زودتر از دیگران پیش‌بینی می‌کرد و یکی از محبوب‌کنندگان فعال این ایده بود.

«تلویزیون ما را تحصیل کرده تر می کند. وقتی تلویزیون را روشن می بینم، به اتاق کناری می روم و شروع به خواندن می کنم. , کمدین معروف آمریکایی گروچو مارکس گفت. حتی در طلوع تلویزیون، در دهه 30 قرن بیستم، بسیاری از کارشناسان در مورد این نوع اوقات فراغت تردید داشتند: آنها می گویند , مردم مدرن نمی نشینند و به "جعبه" نگاه می کنند. چقدر اشتباه کردند، چون تماشای تلویزیون به زمان اصلی تبدیل شده است قبل ازرفتار برای میلیون ها نفر از ساکنان زمین. دریابید که چه کسی تلویزیون را اختراع کرد و چه زمانی اولین مدل ها در اتحاد جماهیر شوروی ظاهر شدند.

چه کسی اولین تلویزیون مکانیکی را اختراع کرد

تلاش برای ایجاد تلویزیون در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. تلاش های بسیاری از دانشمندان آن زمان ناموفق بود، اما آزمایش های متعدد منجر به اکتشافات مهمی شد. در آغاز قرن بیستم، همه چیز مورد نیاز برای ایجاد یک تلویزیون در دسترس بود:

  • رسانایی نوری سلنیوم کشف شد.
  • ایده روش عنصر به عنصر انتقال تصویر ثابت شد.
  • یک فتوسل و یک توزیع کننده نور ایجاد شد.
  • دیسک Nipkow را اختراع کرد - دستگاهی که یک تصویر را اسکن می کند.

مهندس اسکاتلندی جان بیرد اولین کسی بود که در میان مخترعان متعدد موفق شد. او در سال 1925 اولین تلویزیون مکانیکی جهان را اختراع کرد. این دستاورد به راحتی بدست نیامد: طی آزمایشات، برد تقریباً توسط ولتاژ بالا کشته شد.

در ابتدا با این اختراع با احتیاط و حتی کنایه برخورد شد. با این حال، پس از به رسمیت شناختن رسمی دستگاه در بالاترین سطح در سال 1926، همه چیز تغییر کرد. تا سال 1930 هزاران دستگاه تولید شده بود. و تلویزیون معمولی یک سال قبل ظاهر شد.

تلویزیون الکترونیکی: چه کسی اختراع کرد

همه کشورهای پیشرو جهان مدت کوتاهی پس از اختراع تلویزیون مکانیکی درگیر توسعه تلویزیون های الکترونیکی شدند. پیشگامان این عرصه آلمانی ها هستند. قبلاً در سال 1928 ، شرکت آلمانی Telefunken در نمایشگاهی در برلین نمونه اولیه ای را ارائه کرد که طبق روش طرح ریزی کار می کرد.

در سال 1934، کارکنان Telefunken اولین تلویزیون الکترونیکی جهان را تولید کردند. فروش با قیمت بی سابقه ای آغاز شد - 445 دلار، که معادل 7.5 هزار دلار امروز است.

به زودی، صنعت فرانسه، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی از تولید کنندگان آلمانی پیروی کردند. با آغاز جنگ جهانی دوم، صنعت شوروی حتی موفق شد با انتشار بیش از دو هزار تلویزیون الکترونیکی از آلمان ها پیشی بگیرد.

اولین تلویزیون در اتحاد جماهیر شوروی

صنعت شوروی ثابت نماند و به زودی آنالوگ خود را از تلویزیون ارائه کرد. در آوریل 1932، اولین تلویزیون B-2 از نوع مکانیکی در کارخانه لنینگراد تکمیل شد.

توسعه سریع با برنامه های جاه طلبانه حزب کمونیست و همچنین این واقعیت که بسیاری از پیشرفت ها توسط دانشمندان روسی انجام شد تسهیل شد. تلویزیون "B-2" یک دستگاه مستقل نبود: این یک جعبه تنظیم برای یک گیرنده رادیویی با صفحه نمایش مینیاتوری به ابعاد 3 در 4 سانتی متر بود.

برای دیدن چیزی یک ذره بین بزرگ جلوی تلویزیون گذاشته بودند که البته کیفیت تصویر را تحت تاثیر قرار داد. در سال 1933، مدل B-2 برای مصرف کنندگان انبوه تولید شد. در مجموع، کارخانه لنینگراد 3 هزار نسخه تولید کرد.

در اتحاد جماهیر شوروی، پخش منظم تلویزیون از سال 1938 آغاز شد. قبل از جنگ، شهروندان شوروی می توانستند برنامه های سه کانال را تماشا کنند. اولین تلویزیون واقعا انبوه KVN-49 در سال 1949 تولید شد. به مبلغی معادل دو حقوق متوسط ​​فروخته شد. تلویزیون قابل اعتماد نبود، بنابراین شهروندان مخفف KVN را با این عبارت رمزگشایی کردند: "خرید - روشن شد - کار نمی کند."

مهندسان شوروی با تکیه بر تلویزیون های مکانیکی، در ابتدا از تولیدکنندگان غربی عقب ماندند. با گذشت زمان، وضعیت تغییر کرد: در سال 1990، اتحاد جماهیر شوروی از نظر تعداد تلویزیون های تولید شده در رتبه چهارم جهان قرار گرفت.

یک واقعیت جالب: در 70 سالگی استالین یک تلویزیون Moskvich-T1 به استالین اهدا شد. و اولین مدلی بود که از وضوح 625 خط پشتیبانی می کرد. معلوم نیست رهبر خلق ها دوست داشت تلویزیون تماشا کند یا نه، اما او نمایش خود را به طور قطع ممنوع کرد.

دستور خاصی وجود داشت که به فیلمبرداران دستور می داد وقتی استالین روی سکو ظاهر شد، دوربین را خاموش کنند یا لنز را به سمت تماشاچیان بگیرند. تمام ویدیوهای موجود با مجوز KGB ساخته شده و هرگز به صورت زنده پخش نشد: سرویس های ویژه معتقد بودند که هیچ کس نباید بداند که رئیس دولت اکنون کجاست.

چه کسی تلویزیون رنگی را ایجاد کرد

توسعه انتقال تصویر رنگی با ظهور تلویزیون مکانیکی آغاز شد. بسیاری از تلاش‌های مخترعان به دلیل محدودیت‌های روش تولید مثل مکانیکی با شکست مواجه شد. پیشرفت واقعی تنها پس از پایان جنگ جهانی دوم رخ داد.

در دهه 1940، پخش رنگی استاندارد CBS در ایالات متحده آغاز شد، اما هیچ تلویزیون فشرده ای وجود نداشت که از رنگ پشتیبانی کند. سخت افزارهای افزوده شده به تلویزیون های سیاه و سفید در بازار ظاهر شدند و به آنها اجازه می دادند تصویر رنگی دریافت کنند.

این مورد رضایت سازندگان تلویزیون های سیاه و سفید نبود. داشتن نفوذ بزرگدر دولت، آنها ممنوعیت تولید این نوع ارتقاء را آغاز کردند. کنگره آمریکا به بهانه کمبود منابع برای جنگ کره، تولید آداپتورهای رنگی و هرگونه تلاش برای ایجاد تلویزیون رنگی را ممنوع کرد. کار به جایی رسید که توزیع هر فناوری رنگی به یک جرم کیفری تبدیل شده است.

در سال 1953، ایالات متحده استاندارد جدیدی را برای پخش تلویزیون رنگی اتخاذ کرد که توسط RCA توسعه یافت. بلافاصله پس از لغو این ممنوعیت، در آوریل 1954، همین شرکت اولین تلویزیون رنگی تولید انبوه را به نام CT-100 منتشر کرد که در بین شهروندان آمریکایی تبدیل به افسانه شد.

تلویزیون های مدرن از استانداردهای با کیفیت فوق العاده بالا پشتیبانی می کنند: بسیاری از مدل ها تصویری با وضوح 4K و 8K را تولید می کنند. تلویزیون در حال از دست دادن جایگاه خود به اینترنت است. مخاطبان اصلی تلویزیون بازنشستگان و افراد نسل قدیمی هستند که عادت به یادگیری اخبار از "جعبه" دارند.

از طرف دیگر، جوانان منابع اینترنتی را ترجیح می دهند: آنها خودشان محتوا را انتخاب می کنند و تبلیغات کمتری در آنجا وجود دارد. حتی سازندگان تلویزیون ها را به عنوان سینمای خانگی قرار می دهند، نه ایستگاهی برای تماشای کانال های تلویزیونی. نه تنها قالب ارائه اطلاعات قدیمی است، بلکه کیفیت محتوا نیز کاهش یافته است.

یک جامعه شناس می گوید: «تلویزیون به ما امکان می دهد از معاشرت با افرادی که اجازه ورود به خانه هایمان را نمی دهیم لذت ببریم. شاید تلویزیون نیز مانند رادیو در زمان خود تا حدودی تغییر کند و مخاطبان خود را هر چند اندک باقی بگذارد.

افسانه نعلبکی نقره ای و سیب های ریخته شده را به خاطر دارید؟ ایده انتقال تصاویر پویا در فواصل طولانی متعلق به مردم در زمان های قدیم بود، اما تنها در پایان قرن نوزدهم، بشر موفق شد ایده خود را تحقق بخشد و مولد تلویزیون مدرن را اختراع کند.


خالق آن چه کسی بوده است؟ پاسخ به این سوال بسیار دشوار است، زیرا بسیاری از دانشمندان جهان در توسعه و تکامل تلویزیون شرکت کردند.

مخترع اولین تلویزیون مکانیکی چه کسی بود؟

آغاز تاریخ اولین گیرنده های تلویزیونی توسط تکنسین آلمانی پل نیپکو گذاشته شد که در سال 1884 دستگاه خاصی - دیسک Nipkow را اختراع کرد که قادر به اسکن تصاویر خط به خط بود. در سال 1895، کارل براون، فیزیکدان آلمانی، اولین کینسکوپ را ساخت که بیشتر به عنوان لوله قهوه ای شناخته می شود.

دانشمند آفرینش خود را ناموفق دانست و آن را برای 11 سال طولانی کنار گذاشت، اما در سال 1906 شاگردش ماکس دیکمن حق اختراع یک لوله را دریافت کرد و از یافته معلم برای انتقال تصویر استفاده کرد. یک سال بعد، او یک گیرنده تلویزیونی با صفحه نمایش کوچک 3 در 3 سانتی متر و نرخ تازه سازی 10 فریم بر ثانیه را به جهانیان نشان داد.

در اواسط دهه 1920، مهندس بریتانیایی جان لوگی برد سهم ارزشمندی در توسعه تلویزیون مدرن داشت. او با استفاده از دیسک Nipkow یک گیرنده تلویزیونی مکانیکی اختراع کرد که بدون صدا کار می کرد، اما تصویر نسبتاً واضحی از تجزیه آن به عناصر به دست می آورد.


در همان زمان، دانشمند شرکت Baird را ایجاد کرد که برای مدت طولانی تنها تولید کننده تلویزیون در جهان بود.

چه کسی تلویزیون الکترونیکی را اختراع کرد؟

اساس اولین گیرنده تلویزیون الکترونیکی توسعه فیزیکدان روسی بوریس روزینگ بود. در سال 1907، او یک لوله اشعه کاتدی را در دستگاه گیرنده قرار داد و یک تصویر تلویزیونی ثابت از اشکال هندسی دریافت کرد. کار او توسط یک مهندس روسی دیگر - ولادیمیر زوریکین ادامه یافت. پس از وقایع انقلابی، او به آمریکا رفت و در سال 1923 یک اختراع منحصر به فرد را به ثبت رساند - تلویزیون، که کاملاً بر روی فناوری الکترونیک کار می کرد.

در آینده ، Zworykin موفق شد به اصطلاح نمادین را ارائه دهد که به لطف آن تلویزیون های الکترونیکی به تولید انبوه رسیدند. در سال 1927، پخش تلویزیونی منظم در ایالات متحده راه اندازی شد و در سال های بعد، بریتانیا، آلمان و سایر کشورهای اروپایی شروع به اتصال تلویزیون کردند. در ابتدا، تصویر دارای یک اسکن نوری-مکانیکی بود، اما در اواسط دهه 1930، پخش در محدوده VHF طبق اصل الکترونیکی شروع شد.

ساکنان اتحاد جماهیر شوروی در سال 1939 فرصت تماشای تلویزیون را پیدا کردند. خالق اولین گیرنده تلویزیون کارخانه کومینترن در لنینگراد بود که در سال 1932 دستگاهی را تولید کرد که روی دیسک Nipkov کار می کرد. این دستگاه یک ستاپ باکس معمولی با صفحه نمایش 3 در 4 سانتی متر بود که باید به گیرنده رادیویی متصل می شد.


جالب توجه است که متعاقباً چنین تلویزیون هایی می تواند توسط هر شخصی با دستان خود با تمرکز بر دستورالعمل های مجله Radiofront ساخته شود. این دستگاه نیاز به تغییر رادیو به فرکانس دیگری داشت و به شما امکان می داد برنامه هایی را که توسط کشورهای اروپایی نمایش داده می شد تماشا کنید.

چه کسی تلویزیون رنگی را اختراع کرد؟

تلاش برای انتقال تصویر رنگی در عصر گیرنده های مکانیکی تلویزیون انجام شد. یکی از اولین کسانی که پیشرفت های خود را در این زمینه ارائه کرد، مهندس شوروی Hovhannes Adamyan بود که در سال 1908 یک دستگاه دو رنگ را برای انتقال سیگنال به ثبت رساند.

مخترع شناخته شده تلویزیون رنگی جان لوگی برد، نویسنده گیرنده مکانیکی بود. در سال 1928، او دستگاهی را مونتاژ کرد که می توانست سه تصویر را پشت سر هم با استفاده از فیلترهای رنگی آبی، سبز و قرمز ارسال کند.

پیشرفت واقعی در توسعه تلویزیون رنگی تنها پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. هنگامی که ایالات متحده فرصت کسب درآمد از طریق دستورات دفاعی را از دست داد، آنها به تولید غیرنظامی روی آوردند و شروع به استفاده از امواج دسی متر برای ارسال تصاویر کردند.


در سال 1940، دانشمندان آمریکایی سیستم Triniscope را ارائه کردند که در آن تصاویر سه کینسکوپ با رنگ های مختلف درخشش فسفر ترکیب شده بودند. در اتحاد جماهیر شوروی، تحولاتی با ماهیت مشابه در سال 1951 ظاهر شد و یک سال بعد، بینندگان تلویزیون شوروی توانستند اولین پخش آزمایشی را به صورت رنگی ببینند.